مریم جعفری آذرمانی
سقفی که جنون دارد در حال سراشیبی
بید است که پوسیده در بقچه کتابی نیست
هی منظره میخوانم با پنجرهای جیبی
بردار، خرابش کن زندان مشبّک را
چون خستهام از بودن؛ از مردنِ تقریبی
تصویر جهان زن شد جنگ آمد و مردش کرد
کافیست چه میخواهی از مادهی ترکیبی
میمیری و میفهمی... نه، مرده نمیفهمد
کرمیست که افتاده در این کرهی سیبی
2535 بازدید
1 بازدید امروز
0 بازدید دیروز
1 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian